حافظ

')); replace2=replace.replace(new RegExp('form','gim'),'div'); document.getElementById(Id_Skinak_Comment).innerHTML='
'; } } xmlhttp.open("GET",'http://www.parsfuny.ir/post/comment/'+CommentID,true); xmlhttp.send(); } function SM(strCode) {document.getElementById ('tex').value +=strCode;}

sharj

دوشنبه 31 اردیبهشت 1403

حافظ



مـوضـوعـات
آکورد گیتار
ابوالفضل فلاح
ابی
افشین
اندی
احسان خواجه امیری
امین حبیبی
امیر یگانه
امیر تتلو
امیر علی بهادری
آرمس
آکوردهای متفرقه
بنیامین بهادری
حمید عسکری
حمید حامی
داریوش
رضایا
رضا اردشیری
رضا یزدانی
رستاک
رضا صادقی
رامین بی باک
زانیار خسروی
سینا حجازی
سیروان خسروی
سیامک عباسی
سیاوش قمیشی
شهاب رمضان
شهرام شکوهی
شادمهر عقیلی
شهریار
علی لهراسبی
علی اصحابی
عارف
فرامرز اصلانی
فریدون آسرایی
فرزاد فرزین
کاوه یغمایی
کامران و هومن
گروه سون (7BAND)
گروه آریان
گروه The ways
گوگوش
مهریار
منصور
مرتضی پاشایی
محسن چاوشی
مهدی احمدوند
مانی رهنما
محمد علیزاده
مهدی یراحی
ماهان بهرام خان
مازیار فلاحی
محسن یگانه
ناصر زینعلی
آوای انتظار , پیشواز
کد پیشواز خواجه امیری
کد پیشواز امین حبیبی
کدپیشواز بابک جهانبخش
کد پیشواز ماه محرم
کد پیشواز حمید عسکری
کد پیشواز رضا یزدانی
کد پیشواز علیرضا روزگار
کد پیشواز فرزاد فرزین
کد پیشواز گروه آریان
کد پیشواز گروه رستاک
کد پیشواز چاوشی
کد پیشواز محمد علیزاده
کد پیشواز مهدی احمدوند
کد پیشواز سامان جلیلی
اخبار
اخبار جالب
اخبار جهان
اخبار سینما
اس ام اس
sms ازدواج
sms التماس دعا
sms به سلامتی
sms تبریک عید ها
sms تولد
sms جدایی
sms خنده دار
sms خیانت
sms چهار شنبه سوری
sms روز پدر
sms روز مادر
sms روز مهندس
sms سرکاری
sms شهادت امامان
sms ضد پسر
sms ضد حال
sms ضد دختر
sms عاشقانه
sms غمگین
sms فلسفی
sms ماه رمضان
sms ولادت امامان
sms تنهایی
sms شب یلدا
sms روز معلم
اطلاعات عمومی
آیا می دانید
آلبرت انیشتین
آلبر کامو
استفان هاوکینگ
ارشميدس
استاد شهریار
پیامبران و امامان
خواجوی کرمانی
رودکی
زرتشت
سهراب سپهری
سپندارمذگان
علی شریعتی
غلامرضا تختی
کوروش
نیما یوشیج
ویکتور هوگو
ویلیام شکسپیر
دیگر مشاهیر
ترفند
کامپیوتر
موبایل
داستان
داستان پند آموز
داستان طنز
داستان عاشقانه
داستان کوتاه
رمان
دانلود فیلم
سریال شاهگوش
سریال افسانه جومونگ
فیلم سینمایی ایرانی
فیلم سینمایی خارجی
مستند
فال
فال رنگ ها
فال گروه خونی
سال ۱۳۹۵
طنز
تا حالا دقت کردین ؟
ترکی
په نه په
زنونه
شعر
شمالی "رشتی"
طنز نوشته خنده دار
قلقلک کلمات
مردونه
مورد داشتیم
کامپیوتر
دانلود بازی کامپیوتری
دانلود نرم افزار کاربردی
آموزش نرم افزار پروتوس
دانلود برترین آنتی ویروسها
مدل
رقص
مدل های عروس
مدل های لباس
مدل های مو
مدل های ابرو
مطالب گوناگون
دانلود کتاب
عکس جالب
مطالب پزشکی
مطالب روانشناسی
آموزش مطالب کاربردی
حرفهای تنهایی
قهوه
موبایل
بازی اندروید
معرفی گوشی ها
موزیک
تک آهنگ جدید
فول آلبوم جمال سیدی
فول آلبوم ستار صحرابی
متن آهنگ
بیوگرافی هنرمندان
مطالب مهندسی
مهندسی کامپیوتر
مهندسی عمران
دانلود گلچین مداحی
کربلايي جواد مقدم
حاج مهدی اکبری
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
کمی صبر داشته باشید...
عنوان پاسخ بازدید توسط
0 784 rabinvip
0 963 rabinvip
1 2008 mahsa-nita
0 1584 amirzarbakhsh
12 6082 fmyi
0 2450 sahand26

حافظ

 

زندگي نامه حافظ

شمس الدين محمد حافظ ملقب به خواجه حافظ شيرازي و مشهور به لسان الغيب از نامي ترين شعراي تاريخ ايران زمين است که تا نام ايران زنده و پا برجاست نام وي نيز جاودان خواهد بود.

سال و محل تولد حافظ: 726 هـ.ق- شيراز  

سال و محل وفات حافظ: 791 هـ.ق- شيراز 

با وجود شهرت والاي اين شاعران گران مايه در خصوص دوران زندگي حافظ بويژه زمان به دنيا آمدن او اطلاعات دقيقي در دست نيست ولي در حدود سال 726 ه.ق در شهر شيراز به دنيا آمد است. اطلاعات چنداني از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نيست و ظاهراً پدرش بهاء الدين نام داشته و در دوره سلطنت اتابکان فارس از اصفهان به شيراز مهاجرت کرده است. شمس الدين از دوران طفوليت به مکتب و مدرسه روي آوردو آموخت سپري نمودن علوم و معلومات معمول زمان خويش به محضر علما و فضلاي زادگاهش شتافت و از اين بزرگان بويژه قوام الدين عبدا... بهره ها گرفت. خواجه در دوران جواني بر تمام علوم مذهبي و ادبي روزگار خود تسلط يافت. او هنوز دهه بيست زندگي خود را سپري ننموده بود که به يکي از مشاهير علم و ادب ديار خود تبدل شد. وي در اين دوره علاوه بر اندوخته عميق علمي و ادبي خود قرآن را نيز کامل از حفظ داشت و از اين روي تخلص حافظ بر خود نهاد. دوران جواني حافظ مصادف بود با افول سلسله محلي اتابکان فارس و اين ايالات مهم به تصرف خاندان اينجو در آمده بود. حافظ که در همان دوره به شهرت والايي دست يافته بود مورد توجه و امراي اينجو قرار گرفت و پس از راه يافتن به دربار آنان به مقامي بزرگ نزد شاه شيخ جمال الدين ابواسحاق حاکم فارس دست يافت. دوره حکومت شاه ابواسحاق اينجو توأم با عدالت و انصاف بود و اين امير دانشمند و ادب دوست در دوره حکمراني خود که از سال 742 تا 754 ه.ق بطول انجاميد در عمراني و آباداني فارس و آسايش و امنيت مردم اين ايالت بويژه شيراز کوشيد. حافظ از لطف اميرابواسحاق بهره مند بود و در اشعار خود با ستودن وي در القابي همچون (جمال چهره اسلام) و (سپهر علم وحياء) حق شناسي خود را نسبت به اين امير نيکوکار بيان داشت. پس از اين دوره صلح و صفا امير مبارزه الدين مؤسس سلسله آل مظفر در سال 754 ه.ق بر امير اسحاق چيره گشت و پس از آنکه او را در ميدان شهر شيراز به قتل رساند حکومتي مبتني بر ظلم و ستم و سخت گيري را در سراسر ايالت فارس حکمفرما ساخت. امير مبارز الدين شاهي تند خوي و متعصب و ستمگر بود.حافظ در غزلي به اين موضوع چنين اشاره مي کند:  

 

حافظ

 

راستي خاتم فيروزه بو اسحاقي               خوش درخشيد ولي دولت مستعجل بود

ديدي آن قهقهه کبک خرامان حافظ               که زسر پنجه شاهين قضا غافل بود

 

لازم به ذکر است حافظ در معدود مدايحي که گفته است نه تنها متانت خود را از دست نداده است بلکه همچون سعدي ممدوحان خود را پند داده و کيفر دهر و ناپايداري اين دنيا و لزوم رعايت انصاف و عدالت را به آنان گوشزد کرده است. اقدامات امير مبارزالدين با مخالفت و نارضايتي حافظ مواجه گشت و وي با تاختن بر اينگونه اعمال آن را رياکارانه و ناشي از خشک انديشي و تعصب مذهبي قشري امير مبارز الدين دانست. سلطنت امير مبارز الدين مدت زيادي به طول نيانجاميد و در سال 759 ه.ق دو تن از پسران او شاه محمود و شاه شجاع که از خشونت بسيار امير به تنگ آمده بودند توطئه اي فراهم آورده و پدر را از حکومت خلع کردند. اين دو امير نيز به نوبه خود احترام فراواني به حافظ مي گذاشتند و از آنجا که بهره اي نيز از ادبيات و علوم داشتند شاعر بلند آوازه ديار خويش را مورد حمايت خاص خود قرار دادند. اواخر زندگي شاعر بلند آوازه ايران همزمان بود با حمله امير تيمور و اين پادشاه بيرحم و خونريز پس از جنايات و خونريزي هاي فراواني که در اصفهان انجام داد و از هفتاد هزار سر بريده مردم آن ديار چند مناره ساخت روبه سوي شيراز نهاد. مرگ حافظ احتمالاً در سال 971 ه.ق روي داده است و حافظ در گلگشت مصلي که منطقه اي زيبا و با صفا بود و حافظ علاقه زيادي به آن داشت به خاک سپرده شد و از آن پس آن محل به حافظيه مشهور گشت. نقل شده است که در هنگام تشييع جنازه خواجه شيراز گروهي از متعصبان که اشعار شاعر و اشارات او به مي و مطرب و ساقي را گواهي بر شرک و کفر وي مي دانستند مانع دفن حکيم به آيين مسلمانان شدند. در مشاجره اي که بين دوستداران شاعر و مخالفان او در گرفت سرانجام قرار بر آن شد تا تفألي به ديوان خواجه زده و داوري را به اشعار او واگذارند. پس از باز کردن ديوان اشعار اين بيت شاهد آمد:

 

 قديم دريغ مدار از جنازه حافظ               که گر چه غرق گناه است مي رود به بهشت

 

حافظ بيشتر عمر خود را در شيراز گذراند و بر خلاف سعدي به جز يک سفر کوتاه به يزد و يک مسافرت نيمه تمام به بندر هرمز همواره در شيراز بود. وي در دوران زندگي خود به شهرت عظيمي در سر تا سر ايران دست يافت و اشعار او به مناطقي دور دست همچون هند نيز راه يافت. نقل شده است که وي مورد احترام فراوان سلاطين آل جلاير و پادشاهان بهمني دکن هندوستان قرار داشت و پادشاهان زيادي او را به پايتخت هاي خود دعوت کردند. حافظ تنها دعوت محمود شاه بهمني را پذيرفت و عازم آن سرزمين شد ولي چون به بندر هرمز رسيد و سوار کشتي شد طوفاني در گرفت و خواجه که در خشکي، آشوب و طوفان حوادث گوناگوني را ديده بود نخواست خود را گرفتار آشوب دريا نيز بسازد از اين رو از مسافرت شد. شهرت اصلي حافظ و رمز پويايي جاودانه آوازه او به سبب غزل سرايي و سرايش غزل هاي بسيار زيباست.

 

حافظ

 

ويژگي هاي شعر حافظ

برخي از مهم ترين ابعاد هنري در شعر حافظ عبارتند از:

 

    1- رمز پردازي و حضور سمبوليسم غني

 رمز پردازي و حضور سمبوليسم شعر حافظ را خانه راز کرده است و بدان وجوه گوناگون بخشيده است. شعر وي بيش از هر چيز به آينه اي مي ماند که صورت مخاطبانش را در خود مي نماياند، و اين موضوع به دليل حضور سرشار نمادها و سمبول هايي است که حافظ در اشعارش آفريده است و يا به سمبولهاي موجود در سنت شعر فارسي روحي حافظانه دميده است.

چنان که در بيت زير "شب تاريک" و "گرداب هايل" و . . . را مي توان به وجوه گوناگون عرفاني، اجتماعي و شخصي تفسير و تأويل کرد:

 

شب تاريک و بيم موج و گردابي چنين هايل                 کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها

 

    2-رعايت دقيق و ظريف تناسبات هنري در فضاي کلي ادبيات

 اين تناسبات که در لفظ قدما (البته در معنايي محدودتر) "مراعات النظير" ناميده مي شد، در شعر حافظ از اهميت فوق العاده اي برخوردار است.

به روابط حاکم بر اجزاء اين ادبيات دقت کنيد

 

ز شوق نرگس مست بلند بالايي              چو لاله با قدح افتاده بر لب جويم

شدم فسانه به سرگشتگي که ابروي دوست             کشيده در خم چوگان خويش، چون گويم

 

   3-لحن مناسب و شور افکن شاعر در آغاز شعرها

ادبيات شروع هر غزل قابل تأمل و درنگ است. به اقتضاي موضوع و مضمون، شاعر بزرگ لحني خاص را براي شروع غزلهاي خود در نظر مي گيرد، اين لحنها گاه حماسي و شورآفرين است و گاه رندانه و طنزآميز و زماني نيز حسرت بار و اندوهگين.

 

بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم              فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو در اندازيم

***

من و انکار شراب اين چه حکابت باشد              غالباً اين قدرم عقل و کفايت باشد

***

ما آزموده ايم در اين شهر بخت خويش              بايد برون کشيد از اين ورطه رخت خويش

 

   4- طنز

 زبان رندانه شعر حافظ به طنز تکيه کرده است. طنز ظرفيت بياني شعر او را تا سر حد امکان گسترش داده و بدان شور و حياتي عميق بخشيده است. حافظ به مدد طنز، به بيان ناگفته ها در عين ظرافت و گزندگي پرداخته و نوش و نيش را در کنار هم گرد آورده است. پادشاه و محتسب و زاهد رياکار، و حتي خود شاعر در آماج طعن و طنز شعرهاي او هستند:

 

فقيه مدرسه دي مست بود و فتوا داد               که مي حرام، ولي به ز مال او قافست

باده با محتسب شهر ننوشي زنهار               بخورد باده ات و سنگ به جام اندازد

 

   5- ايهام و ابهام

شعر حافظ، شعر ايهام و ابهام است، ابهام شعر حافظ لذت بخش و رازناک است.

 

حافظ

 

نقش موثر ايهام در شعر حافظ را مي توان از چند نظر تفسير کرد:

   اول، آن که حافظ به اقتضاي هنرمندي و شاعريش مي کوشيده است تا شعر خود را به ناب ترين حالت ممکن صورت بخشد و از آنجا که ابهام جزء لاينفک شعر ناب محسوب مي شود، حافظ از بيشترين سود و بهره را از آن برده است.

 

   دوم، آن که زمان پرفتنه حافظ، از ظاهر معترض زباني خاص طلب مي کرد؛ زباني که قابل تفسير به مواضع مختلف باشد و شاعر با رويکردي که به ايهام و سمبول و طنز داشت، توانست چنين زبان شگفت انگيزي را ابداع کند؛ زباني که هم قابليت بيان ناگفته ها را داشت و هم سراينده اش را از فتنه هاي زمان در امان مي داشت.

 

   سوم، آن که در سنن عرفاني آشکار کردن اسرار ناپسند شمرده مي شود و شاعر و عارف متفکر، مجبور به آموختن زبان رمز است و راز آموزي عارفانه زباني خاص دارد. از آن جا که حافظ شاعري با تعلقات عميق عرفاني است، بي ربط نيست که از ايهام به عالي ترين شکلش بهره بگيرد:

 

دي مي شد و گفتم صنما عهد به جاي آر                گفتا غلطي خواجه، در اين عهد وفا نيست

 

ايهام در کلمه "عهد" به معناي "زمانه" و "پيمان"

              

دل دادمش به مژده و خجلت همي برم              زبن نقد قلب خويش که کردم نثار دوست

 

ايهام در ترکيب "نقد قلب" به معناي "نقد دل" و "سکه قلابي"

 

عمرتان باد و مرادهاي ساقيان بزم جم                گر چه جام ما نشد پر مي به دوران شما

 

ايهام در کلمه "دوران" به معناي "عهد و دوره" و "دورگرداني ساغر"

تفکر حافظ عميق و زنده پويا و ريشه دار و در خروشي حماسي است. شعر حافظ بيت الغزل معرفت است.

 حافظ

جهان بيني حافظ

از مهمترين وجوه تفکر حافظ را مي توان به موارد زير اشاره کرد:

   1- نظام هستي در انديشه حافظ همچون ديگر متفکران عارف، نظام احسن است، در اين نظام گل و خار در کنار هم معناي وجودي مي يابند.

 

حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج                فکر معقول بفرما، گل بي خار کجاست؟

من اگر خارم اگر گل، چمن آرايي هست               که از آن دست که او مي کشدم مي رويم

 

    2- عشق جان و حقيقت هستي است و در درياي پرموج و خون فشان عشق جز جان سپردن چاره اي نيست.

 

در ازل پرتو حسنت ز تجلي دم زد               عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد

عقل مي خواست کز آن شعله چراغ افروزد               دست غيب آمد و بر سينه نامحرم زد

 

    3- تسليم و رضا و توکل ابعاد ديگري از انديشه و جهان بيني حافظ را تشکيل مي دهد.

 

آنچه او ريخت به پيمانه ما نوشيديم                اگر از خمر بهشت است و اگر باده مست

تکيه بر تقوي و دانش در طريقت کافريست                راهرو گر صد هنر داد توکل بايدش

 

    4- فرزند زمان خود بودن، نوشيدن جان حيات در لحظه، درک و دريافت حالات و آنات حقيقي زندگي

 

به مأمني رو و فرصت شمر طريقه عمر                که در کمينگه عمرند قاطعان طريق

فرصت شما و صحبت کز اين دو راهه منزل                چون بگذريم ديگر نتوان بهم رسيدن

 

    5- انتظار و طلب موعود.

 انتظار رسيدن به فضايي آرماني از مفاهيم عميقي است که در سراسر ديوان حافظ به صورت آشکار و پنهان وجود دارد، حافظ گاه به زبان رمز و سمبول و گاه به استعاره و کنايه در طلب موعود آرماني است. اصلاح و اعتراض، شعر حافظ را سرشار از خواسته ها و نيازهاي متعالي بشر کرده است:

 

مژده اي دل که مسيحا نفسي مي آيد                که از انفاس خوشش بوي کسي مي آيد

***

اي پادشه خوبان، داد از غم تنهايي                دل بي تو به جان آمد وقت است که بازآيي

***

يوسف گم گشته باز آيد به کنعان غم مخور                کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور

***

رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند                چنان نماند و چنين نيز هم نخواهد ماند


ارسال دیدگاه برای این مطلب

کد امنیتی رفرش

مـــحــبـــوب تــریــن هــــا

------------------------------------------------------

------------------------------------------------------
ورود کاربران

رمز عبور را فراموش کردم ؟
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
دانلود فول آلبوم